- شیر دره
روستایی از توابع ولوپی شهرستان قائم شهر
معنی شیر دره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در علم نجوم برج اسد یا آفتاب، شیر فلک، شیر مرغزار فلک، شیر آسمان، شیر گردون، شیر سپهر
شیر خشمگین، شیر درنده، ضرغام، ریبال، اصلان، قسوره، هرماس، هزبر، صارم، شیر ژیان، همام، هژبر
(شِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(اِ تِکَ/کِ)
لغت نامه دهخدا
شیرخور. شیرخواره. شیرخوار: بچۀ شیرخوره. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود
(دَرِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنۀ آن 158 تن. آب آن از رود خانه سردشت. صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
(دَ رَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 102 هزارگزی شمال باختر اسفراین و پنجهزار گزی جنوب شوسۀ عمومی بیرجند به شقاق. جلگه. سردسیر دارای 97 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 9)
(دَ رِ قُرْ رَ)
لغت نامه دهخدا
در مقابل دیرالجماجم است که حجاج و ابن الاشعث در آن فرود آمدند. ابن کلبی گوید این دیر منسوب به قره است و او مردی از بنی حذافه بن زهر بن ایاد است و در زمان منذر بن ماءالسماء بنا گردیده است. (از معجم البلدان). محلی است در عراق حدود 7 فرسنگی کوفه. دسته ای از سپاهیان ساسانی در عقب نشینی پس از نبرد قادسیه از اینجا گذشتند. حجاج در طی نبرد جماجم در آنجا اردو زد. (دائره المعارف فارسی)
(دَ رِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش سوادکوه شهرستان قائم شهر. آب آن از چشمه و رود خانه هرات. صنایع دستی آنجا شال وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
آنکه شیر دوشد. یا ماشین شیر دوش. ماشینی که شیر را از پستان گاو و گوسفند بدوشد
کودکی که به هنگام شیرخوارگی کم شیر خورده و لاغر و نزار شده باشد، جمع شیر زدگان
چوبی که بدان ماست را بشورانند تا مسکه از دوغ جدا گردد، خمره کره گیری
مرد دلیر شجاع بی باک، کسی که سرد و گرم مجاهدت را کشیده و تلخ و شیرین ریاضات چشیده و از حظ نفس فارغ گشته
شب پره خفاش. توضیح وجه تسمیه آنست که وی مرغی است که می زاید و بچه خود را شیر می دهد
از سمت پایین
توله ی شیر
خیس کامل
توله ی شیر
تره، گندنا، سیرتازه جوانه زده که به عنوان سبزی خوردن، خورده
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
مرتعی جنگلی در سر راه سی سنگان به کجور
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در منطقه ی هزارجریب بهشهر
نام مکانی در سوادکوه
نام محلی در خانقاه پی شهرستان سوادکوه
از توابع بخش کلاردشت
این را، این یکی
خورشت تره که به جای آب و روغن از گزنه ی نورسته و سر شیر استفاده
مراسمی زیبا از آداب ازدواج در روستاپس از پاسخ مثبت والدین
ظرف مسی بزرگ که در آن شیر ریزند